یادداشت|«لورنس عربستان» یا جاسوس انگلستان؟!
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، توماس ادوارد لورنس سرهنگ نیروی زمینی بریتانیا که در جنگ جهانی اول و جنگ های «مجدو»، «دمشق» و «عقبه» حضوری فعال و تأثیرگذار داشت؛ افزون بر این وی در زمینه هایی همچون نویسندگی، باستان شناسی و دیپلماتیک سیاسی نیز فعالیت داشت.
ادوارد لارنس متولد ۱۶ اوت ۱۸۸۶ در منطقه کارنافونشایر از شهر ولز انگلستان است؛ لورنس با وجود زندگی پر فراز و نشیب خود عمری نسبتاً کوتاه داشت و در ۴۶ سالگی بر اثر حادثه تصادف با موتورسیکلت خود در اردوگاه بووینگتن شهر دورست بریتانیا در گذشت.
به خاطر اهمیت وی برای حکومت سلطنتی بریتانیا، وینستون چرچیل نخست وزیر، و ادوارد مورگان فوستر رمان نویس و منتقد ادبی انگلیس در مراسم خاکسپاری وی حضور یافتند.
توماس ادوارد لورنس به خاطر حضور در جنگ جهانی اول و تاثیرگذاری جدی در تقسیمات کشورهای عربی تحت سلطه امپراطوری عثمانی به لورنس عربستان مشهور شد؛ مشهوریت لورنس عربستان و خدماتش به امپراتوری بریتانیا به حدی بود که فیلمی به همین نام(لورنس عرستان) در سال ۱۹۶۲ میلادی به کارگردانی دیوید لین و تهیهکنندگی سم اسپیگل ساخته شد که «پیتر اوتول» بازیگر بریتانیایی نقش لورنس را در این فیلم بازی می کند.
این فیلم با قابلیت های زیادی که در فرم و محتوا داشت توانست برنده ۷ اسکار از جمله برنده اسکار برای بهترین کارگردانی و بهترین فیلمبرداری و برترین موسیقی متن را از آن خود کند و پیتر اوتول برای بهترین بازیگر نقش اول مرد و عمر شریف برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و رابرت بولت و ویلسون برای بهترین فیلمنامه نامزد دریافت اسکار شدند.
هرچند این فیلم از نگاه هنری اثری خوب و قابل تحسین است، اما هدف از ساخت این فیلم تطهیر چهره کریه امپراتوری بریتانیا است و سعی دارد چهره خوب و قابل قبولی از انگلیسیها و جاسوسان و خرابکارانه این روباه پیر نشان دهد.
از دیگر نکات مثبت این فیلم که باز هم در اختیار هدف سیاسی از ساخت این فیلم قرار میگیرد چهرهپردازی خوب و دقیق از «لورنس عربستان» است و او را انسانی مصمم، منطقی، کاربلد، مهربان و دلسوز اعراب نشان می دهد و به نوعی سعی در بازسازی چهره این جاسوس مخوف انگلیسی دارد.
لورنس به کمک تعلیمات و آموزشهای جاسوسی که در ارتش بریتانیا دیده بود توانست به خوبی اعتماد فرماندهان بالادستی خود و سران قبایل عرب را جلب کند و به خاطر توانمندی که در روانشناسی انسان ها داشت روحیات و خلقیات اعراب را خیلی زود شناسایی کرد و تا جایی که طوری وانمود میکرد که رنج و سختی زندگی اعراب را بهتر از خودشان می دانند.
اگر از دایره انصاف خارج نشویم میبینیم که باوجود اینکه فیلم صحنه جنگی و اکشنی که در فیلم های امروزی مرسوم است را ندارد، اما از کشش بالایی برخوردار است و به خاطر شخصیت پردازی دقیق و زیبایی های بصری آن می تواند بیننده را تا انتهای تیتراژ پایانی، پای فیلم میخکوب کند.
به قول عمرشریف یکی از ستارگان فیلم لورنس عربستان، «اگر فردی ثروتمند باشید و شخصی نزد شما بیاید و بگوید میخواهد فیلمی بسازد که زمان آن ۴ ساعت است و ستاره هم نداشته باشد و داستان آن هم عاشقانه نباشد، همچنین صحنههای اکشن هم نداشته باشد و بخواهد هزینه زیادی هم صرف ساخت فیلم در صحرا کند چه خواهید گفت؟ به طور کلی انگیزه ساخت این فیلم بر مبنای تصورات است».
«دیوید لین» کارگردان مشهور بریتانیایی سعی دارد حضور لورنس را در سرزمین حجاز حضوری سازنده و مثبت برای عربهای صحرانشین نشان دهد و همچنین می خواهد به مخاطب و بیننده فیلم القا کند که جلب کننده کمکهای نظامی و مالی انگلستان برای اعراب صحرانشین حجاز در مقابل امپراطوری عثمانی ادوارد لورنس است.
در حالی که در واقعیت هدف از مهاجرت این جاسوس زبده انگلیسی به خاک امپراطوری عثمانی نفوذ به درون طوایف عرب صحرای حجاز و جدایی آنان از ترک های عثمانی و تجزیه حکومت های بزرگ مسلمان در آن زمان بود.
اینجا تاریخ جنبه طنز خود را نمایان میکند که کشوری که قرنها سابقه استعمار و استثمار کشورهای ثروتمند اما عقب مانده جهان را دارد بخواهد به نیت خیرخواهی و کمک، جاسوسی را به سرزمینی بفرستد؛ وقایع و اتفاقات رخ داده در زمان حضور لورنس در سرزمینهای حجاز به دوران حکومت سلسله قاجاریه در ایران برمیگردد میبینیم که هرچند انگلیسیها در زمان قاجار به خاطر دولتمردان و سیاستمداران وطندوستی مثل «عباس میرزا» و «میرزا تقی خان امیرکبیر» نتوانستند ایران را استعمار کنند اما به خاطر بی لیاقتی، بی کفایتی، عیاشی و ناتوانی شاهان قاجار در اداره امور مملکت توانستند سالیان سال ایران را استعمار کنند و صاحب نفوذ در مناصب بالای حکومتی شوند.
نتیجه میگیریم که انگلیسیها لحظهای و ذرهای از فکر استعمار و چپاول کشورهای جهان مخصوصاً ممالک ثروتمند جهان سومی خارج نمیشوند؛ برای بسیاری این سوال وجود دارد که انگلستان به عنوان کشوری کوچک و محصور در اقیانوس چگونه توانسته است بیش از یک ششم از خاک کره زمین را تحت سلطه خود قرار دهد؟
متاسفانه علم و انقلاب صنعتی که انگلیسی ها جزو پیشروان آن بودند تبدیل به وسیله ای شد برای استعمار و به زنجیر کشیدن دیگر ملتهای جهان، نه تنها شبه قاره هند که بخشهای زیادی از منطقه شرق آسیا در سالیان زیادی زیر چکمههای انگلیسیها بود.
اگر زیربنای علمی و تجهیزات نظامی انگلیسیها نبود آنان در جزیره کوچک خود و در انزوای جهانی زندگی میکردند و جرات حمله و استعمار هیچ ملتی را نداشتند؛ فیلم لورنس عربستان به خوبی به ما نشان میدهد که بریتانیا چگونه با آموزش جاسوسان خود و تجهیز مالی و فکری آنان سعی در عقبماندگی و چپاول دیگر کشورهای جهان دارد.
راه مبارزه و مقابله با این نیت شوم و دائمی انگلیسیها که ریشه در وحشیگری ذاتی آنان دارد ساخت زیربنای علمی و صنعتی و اقتصادی کشور و تزریق آگاهی و خرد به ملت و مردم است.
هر ملتی که مجهز به سلاح علم و ایمان و اقتصاد و منابع انسانی دلسوز باشد در برابر هجوم فرهنگی و نظامی و جاسوسی هیچ یک از کشورهای امپریالیسم و جهان خوار آسیب نمی بیند و حتی می توان با اتکا به این اصول حالت بازدارندگی ایجاد کرد که هیچ کشور و دولتی حتی جرات فکرکردن به مقابله و تخریب کشورمان را نداشته باشد.